وعدههای عجیب غیر کاربردی/ رئیسی یا نمیداند تخلف یک مدیر چه عواقبی دارد، یا نمیداند گشت ارشاد چهکار میکند! (فیلم)
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۵۱۱۵۳
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
عصر ایران؛ حسن ظهوری _ گشت ارشاد برای مدیران؟ برای چه؟ مثلا وقتی مدیری تخلف کرد، او را به وزرا میآورند و پس از ارشاد، تحویل خانوادهاش میدهند که فردا در حالی که حسابی ارشاد شده سر کار برگردد؟ یا وقتی که تخلف کرده و در خیابان راه خودش را میرود سوار یک ون ویژه میکنند و از او تعهد میگیرند که مثلا دیگر فلان اختلاس را نکن؟ ولی آقای رئیسی تخلف یک مدیر میشود، اختلاس چندهزار میلیاردی که هزاران میلیارد متر مربع از سفره مردم را کوچکتر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گشت ارشاد، آنطور که تعریف میشود، یگان ویژه اخلاقی پلیس برای برخورد با کم حجابی و بیحجابی در ایران است. حتی اگر تصور کنیم این گشت با همین ماموریت به سراغ مدیران برود، بعید است که باز هم این کلاسهای آموزشی و تعهد و باقی ماجرا دردی از حجم و تاثیر فساد اخلاقی یک مدیر کم کند. فساد اخلاقی در مدیران یعنی سواستفاده از موقعیت شغلی و بهرهکشی غیراخلاقی از زنان در محیط کار؛ برهم زدن آسایش روانی و برخوردهای نامناسب جنسیتی و حتی درخواستهای غیرمشروع از زنانی که به هر شکل به شغلی که در آن کار میکنند نیازمندند. فساد اخلاقی یک مدیر گاهی زنان سرپرست خانوار را هدف میگیرد که آسیبپذیرترین قشر زنان شاغل در ایران هستند. آقای رئیسی گشت ارشاد، با آن ماموریت عجیبی که دارد، اینجا هم نمیتواند کاربردی داشته باشد؛ چه بسا همین حالا آن دسته از اداراتی که نهادهای بازرسی متعهد دارند، مدیران متخلف را مورد پیگرد قرار میدهند.
یا شاید گشت ارشاد مدیران قرار است، مدیر غفلت کرده را پیدا میکند و پس از آنکه او را مورد ارشاد قرار داد و مدیر متوجه غفلت شد، به سرکارش برمیگردد. عواقب آن غفلت چه میشود؟ شاید آقای رئیسی هنوز نمیداند غلفت یک مدیر یعنی چه؟ غلفت یک مدیر یعنی فساد جبرانناپذیر یعنی رفتار غیراخلاقی و سواستفاده از مقامی که دولت در اختیار او گذاشته است. اینها با یک ارشاد حل میشود؟
گشت ارشاد چه در شکل و شمایل فعلی و چه در وعده آقای رئیسی برای مدیران، هیچ فایدهای ندارد و فقط پول بیتالمال است که برای دستاوردی «هیچ»، هزینه میشود. در حالی که همین حالا مردم نه تنها از بیشتر شدن سارقان و کلاهبرداران مینالند که فساد دولتی هم هر روز بیشتر بر زندگیشان فشار میرود و چه بسا وقتی مدیران متخلف دستگیر میشوند، آنچه خورده و بردهاند هم به سفره مردم برنمیگردد.
تا کنون مدیرانی در جمهوری اسلامی ایران دستگیر شدهاند. تقریبا همه آنها با تخلفات بسیار سنگین مورد محاکمه قرار گرفتهاند. آیا گشت ارشاد مدیران قرار است، هنگامی که این تخلفها انجام نشده با ارشاد به موقع مدیران آنها را متوجه فسادی که در آن افتادهاند، کنند. اگر مدیر نمیداند در چه حلقه فسادی افتاده که از اول مدیر نبوده و باید برکنار شود و اگر میداند که گشت ارشاد و هزاربار ارشاد کردن هم نمیتواند مانع او شود. شاید واقعیت اینطور باشد که گشت ارشاد مدیران فقط یک وعده انتخاباتی بود برای آنکه پاسخی به گشت ارشاد داده نشود؛ چراکه هنوز خبری از وجود گشت ارشاد در ادارات به گوش نمیرسد و گشت ارشاد فعلی هم با فشار بیشتر و نتایج جبرانناپذیر به کارش ادامه میدهد.
وعده رئیسی در مورد گشت ارشاد برای مدیران، ایجاد اشتغال بیثمر مثل همین شغل مدرس بودن در کلاسهای آموزشی گشت ارشاد است. کلاسهایی که همه آنهایی که در شکلگیری آن مشارکت میکنند میدانند که ثمری نخواهد داشت و انتهای آن کشیدن چک و امضاء ۱۰ها فیش حقوقی برای کسانیاست که هیچ قدم تاثیرگذاری برنداشتهاند. گشت ارشاد با نزدیک به دو دهه از راهاندازی آن نتوانسته ماموریت خود را به انجام برساند و وقتی هم فشار را بیشتر میکند تبدیل به برخوردهایی میشود که در نهایت اتفاقاتی غمبار مثل مهسا امینی را رقم میزند. پس گشت ارشاد را بزرگتر نکنید و برای آن ماموریتهای تازه نبینید که بیثمر است. مدیران متخلف چه اخلاقی و چه مالی، باید مورد پیگرد جدی دستگاه قضایی قرار گیرند و آنچه میکنند به طور حتم با چند تذکر و کلاس آموزشی، اصلاح نمیشود.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: آقای رئیسی گشت ارشاد یک مدیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۵۱۱۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طعنه سنگین هاشمیطبا به دولت رئیسی
به گزارش «تابناک» ، مصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت: مگر نه اینکه باید با حسن ظن با آدمها روبهرو شد و مگر اصل بر برائت نیست؟ مگر میشود مردم آدمهایی را انتخاب کنند که خوب نباشند و مراکز نظارتی آدمهایی را تأیید کنند که خوب نباشند؟
با تأیید اصل خوبی آدمها فقط میخواهیم ببینیم این وعدهها چه سرانجامی یافته است.
۱- ساخت چهار میلیون مسکن در چهار سال
۲- ایجاد سالانه یک میلیون شغل
۳- اصلاح نظام بانکی کشور
۴- تکرقمیشدن تورم
۵- توجه به معیشت و حقوق پزشکان و پرستاران
۶- اجرای خصوصیسازی واقعی
۷- استفاده از ۷۰ درصد ظرفیت خالی اقتصاد کشور
۸- مداخلهنکردن دولت در بازارها
۹- حل مشکل حاشیهنشینان
۱۰- نظارت دقیق در زنجیره تأمین، تولید و توزیع کالا
۱۱- جذابیتزدایی از سرمایهگذاری در حوزههای غیرمولد
۱۲- جلوگیری از هدایت سرمایهها به سمت بازار ارز، طلا و زمین
۱۳- اصلاح چندنرخیبودن ارز
۱۴- تولید نهادههای دامی مورد نیاز در داخل کشور
۱۵- قطع وابستگی سفره مردم به خارج
۱۶- وعدههای وزیر ارتباطات و فناوری (۶ مورد)
۱۷- وعدههای وزیر امور اقتصادی و دارایی (۵ مورد)
۱۸- وعدههای وزیر امور خارجه (۲ مورد)
۱۹- وعدههای دیگر وزرا چند ده مورد
البته فهرست وعدهها بسیار است و در نگاه اول هم میتوان آنهایی را که کلی گفته شده، غربال کرد؛ ولی برخی وعدهها آنقدر با استحکام لفظ و عدد دقیق گفته میشود که جای تردید باقی نمیگذارد. فقط از این تعجب میکنم که ظرفیت دهان ما تا چه اندازه بزرگ است که اینهمه امر مهم و با حجم وسیع در آن جای میگیرد.
اینکه میگویند آیا میتوان ظرفی پیدا کرد که هرچه در آن بریزیم، پر نشود، ظاهرا مصداق آن دهان ماست؛ مثلا دبیر مناطق آزاد چندی پیش گفتند که اماراتیها صد میلیارد دلار سرمایهگذاری در کیش میکنند و چینیها رقم بسیار بیشتر (البته عدد را هم گفتند) حال در ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ مراسمی از بستههای امکان سرمایهگذاری در مناطق آزاد بهرهبرداری کردند. این کار مثل آن است که انسان نیازهای زندگی را ردیف کند و بگوید چه کسی حاضر است این کارها را برای من انجام دهد. این کار ایشان یعنی تکذیب همه سرمایهگذاریهایی که قبلا گفته بودند، بهعلاوه سرمایهگذار خود باید بداند چه کاری میخواهد بکند و نه آنکه بسته طرح به او بدهیم و بگوییم تشریف بیاورید و با مراسم رسمی و پردهبرداری این بستههای نهچندان مورد علاقه سرمایهگذاران را رونمایی کنیم. مگر نمیشود بدون پردهبرداری آنها را منتشر کرد. ظاهرا اصل بر پردهبرداری است و نه عمل.
یا جناب وزیر صمت در شهریورماه در حضور مقام محترم ریاستجمهوری گفتند صد هزار اتومبیل برقی در راستای کاهش آلودگی هوا تا پایان سال ۱۴۰۲ تولید و به مردم عرضه میشود. صرفنظر از اینکه با ۱۵ میلیون اتومبیل موجود درون بدسوز و سالی یک میلیون تولید اتومبیل درون بدسوز داخلی این وعده کمکی به تلطیف هوا نمیکند؛ ولی به هر حال بازشدن پای اتومبیل برقی به کشور خوب است؛ ولی آن صد هزار اتومبیل برقی کجاست؟
البته ما و مردم به شنیدن این وعدههای بیانتها عادت کردهایم و مردم هم باور ندارند که بتوان اینهمه کار انجام داد؛ ولی از نظر روانشناختی مردم دوست دارند وعدههای شیرین بشنوند و بههمیندلیل رأی آنها به هرکسی که بیشتر وعده کلان و شیرین بدهد، تعلق میگیرد. جالب است که نه رئیسجمهور، نه معاون اول و نه هیچکدام از وزرا توجهی به آینده کشور از لحاظ زیستمحیطی و زوال کشور از لحاظ زیربناهای تولیدی نکردهاند و این میرساند که اگر چند درصد به وعدههای خود اعتقاد داشتند، در این مورد کلا خود را عاجز میبینند و عدد صفر را در مقابل این کار گذاشتهاند. از طرفی پیچیدگی مسائل کشور به حدی رسیده است که ادعا برای حل آن جرئت بسیار میخواهد و ناگفته پیداست که این جرئت نمیتواند بر حسب تعقل باشد. متأسفانه تعریف مسائل و مشکلات کشور هم از سوی خوبان مشاغل و حکمرانی و هم از سوی منتقدان بهدرستی انجام نمیشود و حسب فریادهای روز اظهار نظر میکنند.
چه خوب است که مسئولان کلاهشان را قاضی کنند که واقعا قادر به چه کاری هستند و مردم هم کلاهشان را قاضی کنند که بدانند چه چیز دارند و چه چیز میتوانند داشته باشند. مسئولان جهاد تبیین را در شیرین نشاندادن حوادث یافتهاند و نه بیان واقعیتهای روز کشور که مردم به آنها آگاه شوند.
بحمدالله اینک کشور در دست خوبان افتاده است و ناخوبان پاکسازی شدهاند و به کناری رفتهاند. خوبان هم فکر میکنند روز عروسیشان است و برای یکدیگر نوشابه باز میکنند؛ هرچند خودشان در ضمیرشان اعتراف دارند کاری نمیتوانند انجام دهند، چه رسد به کارهای پیچیده زمینمانده که کارستان است و البته هرازچندگاه همین خوبان به این نتیجه میرسند که فقط خودشان خوب هستند و دیگر همفکران را طرد میکنند.
به نظر میرسد گروهی به این باور رسیدهاند که اینک «عروسی خوبان» است؛ همان خوبانی که وعدههایشان صرفا وعده است و اگر وعده نبود که به آن نمیگفتند «وعده». اگر خیلی فکر میکنند که روز عروسیشان است، به گفته سعدی روی آورند که فرمود: «محال است که هنرمندان بمیرند و بیهنران جای ایشان بگیرند»؛ ولی آنان «یعلمون ظاهر الحیوه الدنیا» هستند؛ درحالیکه گفته سعدی در تاریخ اثبات شده است؛ پس خوبان بدانند از زمره «و هم عن الاخره هم غافلون» نباشند. مغرور به امروز، «روز عروسی» نباشند. ما هیچکدام ابرمرد و قهرمان بیانتها نیستیم. اگر همان امت وسط باشیم و منصف، کارمان بیشتر پیش میرود. خوبان اندکی تواضع کنند و تجربه سه سال گذشته را مرور کنند و صادقانه بر خود ملاحظه کنند که کدام کار را میتوانند انجام دهند و بگویند. بیشازاین از آنها توقع نداریم.